"
next
مطالعه کتاب كليات عبيد زاكاني شامل: ديوان قصايد و غزليات، قطعات، رباعيات...
فهرست کتاب
مشخصات کتاب


مورد علاقه:
0

دانلود کتاب


مشاهده صفحه کامل دانلود

کلیات عبید زاکانی شامل: دیوان قصاید و غزلیات، قطعات، رباعیات...

مشخصات کتاب

سرشناسه : عبیدزاکانی، عبیدالله، -772ق.

عنوان قراردادی : کلیات

عنوان و نام پديدآور : کلیات عبید زاکانی شامل: دیوان قصاید و غزلیات، قطعات، رباعیات.../ با تصحیح و مقدمه عباس اقبال آشتیانی.

مشخصات نشر : تهران: اقبال، 13.

مشخصات ظاهری : خ،176 ص.

وضعیت فهرست نویسی : برون سپاری

یادداشت : کتابنامه بصورت زیرنویس.

موضوع : شعر فارسی -- قرن 8ق.

موضوع : نثر فارسی -- قرن 8ق

شناسه افزوده : اقبال آشتیانی، عباس، 1275 - 1334.، مصحح، مقدمه نویس

رده بندی کنگره : PIR5520 1300ي

رده بندی دیویی : 8فا1/32

شماره کتابشناسی ملی : 13485

زندگينامه

خواجه نظام الدين عبيدالله زاكاني شاعر و لطيفه پرداز نامدارايران در قرن هشتم هجري است. وي ازخاندان زاكانيان بوده و زاكانيان تيره اي از اعراب هستند كه به قزوين مهاجرت كرده و آنجا ساكن شده بودند. وي به لحاظ وضعيت اجتماعي آن روزگار، به طنز روي آورد و نظم و نثر خود را وسيلهٔ حمله به عرفها و عادات نادرست و مفاسد و معايب طبقهٔ مشخصي از اجتماع قرار داد. وي در حدود سالهاي 771 و 772 هجري قمري زندگي را بدرود گفت. از آثار برگزيدهٔ او مي توان به مثنوي عشاقنامه، كتاب اخلاق الاشراف، ريش نامه، صد پند، لطايف و ظرايف، رسالهٔ دلگشا و بالاخره منظومهٔ معروف موش و گربه اشاره كرد.

ديوان اشعار

ترجيع بند

وقت آن شد كه كار دريابيم

در شتاب است عمر بشتابيم

ديدهٔ حرص و آز بر دوزيم

پنجهٔ زهد و زرق برتابيم

ما گدايان كوي ميكده ايم

نه مقيمان كنج محرابيم

نه ز جور زمانه در خشميم

نز جفاي سپهر در تابيم

نه اسيران نام و ناموسيم

نه گرفتار ملك و اسبابيم

بندهٔ يكروان يك رنگيم

دشمن شيخكان قلابيم

گرد كوي مغان هميگرديم

مترصد كه فرصتي يابيم

با مغان بادهٔ مغانه خوريم

تا به كي غصهٔ زمانه خوريم

هر كه او آه عاشقانه زند

آتش از آه او زبانه زند

عشق شمعي از آن برافروزد

شعله چون بر شرابخانه زند

مي درآيد به جوش و هر قطره

عكس ديگر بر آستانه زند

هر كه زان باده جرعه اي بچشيد

لاف مستي جاودانه زند

بندهٔ آن دمم كه با ساقي

شاهد ما دم از چمانه زند

با حريفي سه چار كز مستي

اين كند رقص و آن چغانه زند

خيز تا پيش از آنكه مرغ سحر

بال زرين بر آشيانه زند

با مغان بادهٔ مغانه خوريم

تا به كي غصهٔ زمانه خوريم

عقل با روح خودستائي كرد

عشق با هر دو پادشائي كرد

از

1 تا 78